اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
حسن مه رویان مجلس گر چه دل میبرد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
بر در شاهم گدایی نکتهای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
در شب قدر ار صبوحی کردهام عیبم مکن
سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود
...
دعایم کن دعایم کن
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار
یاد ده ما را سخنهای رقیق
کان به رحم آرد تو را ای خوش رفیق
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحی تو ای تو سلطان سخن
کیمیا داری که تبدیلش کنی
گر چه جوی خون بود نیلش کنی
این چنین مینا گریها کار توست
اینچنین اکسیرها زاسرار توست
قطره دانش که بخشیدی زپیش
متصل گردان به دریاهای خویش
پیش از کاین خاکها خسفاش کنند
پیش از این کاین بادها نشوش کنند
گرچه چون خسفش کنند تو قادری
تا از ایشان واستانی وآخری
قطره ای کاندر هوا شد یا که ریخت
از خزانه قدرت تو کی گریخت
ما ز حرص و آز خود را سوختیم
این دعا را هم ز تو آموختیم
چون دعامان امر کردی ای اجاب
پس دعای خویش را کن مستجاب
...
خدایا
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
اللهم عجل لولیک الفرج
صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همیکردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
...
وقایعی در هنگام ولادت حضرت_رسول_اکرم(صلّی الله علیه و آله)
✅وقایعی که در هنگام ولادت حضرت_رسول_اکرم(صلّی الله علیه و آله) اتفاق افتاد:
1.ممنوعیت کامل تردد شیطان به هفت آسمان :
«كَانَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ يَخْتَرِقُ السَّمَاوَاتِ السَّبْعَ فَلَمَّا وُلِدَ عِيسَى(ع) حُجِبَ عَنْ ثَلَاثِ سَمَاوَاتٍ وَ كَانَ يَخْتَرِقُ أَرْبَعَ سَمَاوَاتٍ فَلَمَّا وُلِدَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) حُجِبَ عَنِ السَّبْعِ كُلِّهَا وَ رُمِيَتِ الشَّيَاطِينُ بِالنُّجُومِ»
♦️ابليس که در آسمان های هفتگانه، رفت و آمد می كرد، هنگامی كه حضرت عيسی(ع) متولد شد، از پرواز کردن به سه آسمان اول ممنوع گرديد، ولی تا آسمان چهارم، رفت و آمد می كرد، و هنگامی كه پيامبر(ص) متولد شد، از پرواز به سوی همه آسمان های هفتگانه ممنوع شد، و شيطانهايی كه به سوی آسمان می رفتند با تيرهای شهاب آسمانی رانده می شدند.
2.فرو ریختن تمام بت ها :
«وَ لَيْسَ مِنْ الْأَصْنَامُ صَنَمٌ إِلَّا وَ هُوَ مُنْكَبٌّ عَلَى وَجْهِهِ»
♦️همه بتها از جا كنده و سرنگون شدند.
امام علی(علیه السلام) فرمود :
«لَمَّا وُلِدَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أُلْقِيَتِ الْأَصْنَامُ فِي الْكَعْبَةِ عَلَى وُجُوهِهَا»
♦️هنگامی که حضرت رسول اکرم(ص) همه بت ها در کعبه فرو افتادند و سرنگون شدند.(۱)
3.به لرزه درآمدن «ایوان کسری» و فرو ریختن چهارده کنگره از آن :
«ارْتَجَسَ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ إِيوَانُ كِسْرَى وَ سَقَطَتْ مِنْهُ أَرْبَعَ عَشْرَةَ شُرْفَةً»
♦️در آن هنگام ايوان عظيم كاخ مدائن (كاخ شاه ايران) به لرزه درآمد و چهارده كنگره (دندانه سر دیوار) آن فرو ریخت.
4.خشک شدن دریاچه ساوه وجاری شدن سیل در بیابان «سماوه» :
«غَاضَتْ بُحَيْرَةُ سَاوَةَ وَ فَاضَ وَادِي السَّمَاوَةِ»
♦️آب درياچه ساوه در زمين فرو رفت و خشكيد ودر بیابان سماوه سیل جاری شد.
5.خاموش شدن آتشکده فارس بعد از هزار سال :
«وَ خَمَدَتْ نِيرَانُ فَارِسَ وَ لَمْ تَخْمُدْ قَبْلَ ذَلِكَ بِأَلْفِ عَامٍ»
♦️آتشكده سرزمين فارس، پس از هزار سال روشنايی خاموش شد.
6.خواب دیدن موبد موبدان :
«وَ رَأَى الْمُؤْبَذَانُ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ فِي الْمَنَامِ إِبِلًا صِعَاباً تَقُودُ خَيْلًا عِرَاباً قَدْ قَطَعَتْ دِجْلَةَ وَ انْسَرَبَتْ فِي بِلَادِهِمْ»
♦️موبد موبدان در آن شب در خواب دید که شتران سرکشی که اسبان عربی اصیل را در پی داشتند از دجله گذشتند و به سرزمین فارس وارد شدند.
7.شکاف برداشتن طاق کسری و جاری شدن آب دجله در درون کاخ :
«وَ انْقَصَمَ طَاقُ الْمَلِكِ كِسْرَى مِنْ وَسَطِهِ وَ انْخَرَقَتْ عَلَيْهِ دِجْلَةُ الْعَوْرَاءُ»
♦️طاق كسرى از وسط شكست و رود دجله عريان بر آن مسلط شد.
8.تابیدن نوری در سرزمین حجاز و امتداد تا مشرق :
«وَ انْتَشَرَ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ نُورٌ مِنْ قِبَلِ الْحِجَازِ ثُمَّ اسْتَطَارَ حَتَّى بَلَغَ الْمَشْرِقَ»
♦️و در آن شب نورى از سمت حجاز برآمد و تا مشرق امتداد داد.
9.سرنگون شدن تخت های پادشاهان جهان :
«وَ لَمْ يَبْقَ سَرِيرٌ لِمَلِكٍ مِنْ مُلُوكِ الدُّنْيَا إِلَّا أَصْبَحَ مَنْكُوساً وَ الْمَلِكُ مُخْرِساً لَا يَتَكَلَّمُ يَوْمَهُ ذَلِكَ»
♦️و تخت همه سلاطين وارونه شد و خودشان لال شدند و در آن روز نتوانستند سخن گويند.
10.علم پیشگویان از آنها سلب شد و جادوی جادوگران باطل شد :
«وَ انْتُزِعَ عِلْمُ الْكَهَنَةِ وَ بَطَلَ سِحْرُ السَّحَرَةِ وَ لَمْ تَبْقَ كَاهِنَةٌ فِي الْعَرَبِ إِلَّا حُجِبَتْ عَنْ صَاحِبِهَا»
♦️دانش كاهنان ربوده شد و سحر جادوگران باطل گرديد و كاهنهاى عرب از همزاد شيطانى خود ممنوع شدند.
11.قریشیان نزد خداوند عظمت یافتند و آل الله خوانده شدند :
«وَ عَظُمَتْ قُرَيْشٌ فِي الْعَرَبِ وَ سُمُّوا آلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا سُمُّوا آلَ اللَّهِ لِأَنَّهُمْ فِي بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ»
♦️قریشیان نزد خداوند عظمت یافتند و آنها را آل الله گفتند براى آنكه در بيت الله بودند.
12.ناله سردادن ابلیس و حزبش :
«وَ صَاحَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ فِي أَبَالِسَتِهِ»
♦️ابليس در ميان اعوان و انصار خود فرياد كشيد.
13.خوشحالی وتسبیح گفتن تمامی موجودات :
«وَ أَضَاءَ تِلْكَ اللَّيْلَةَ جَمِيعُ الدُّنْيَا وَ ضَحِكَ كُلُ حَجَرٍ وَ مَدَرٍ وَ شَجَرٍ وَ سَبَّحَ كُلُّ شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»
♦️و جميع دنيا در آن شب روشن شد و هر سنگ و كلوخى و درختى خنديدند و آنچه در آسمانها و زمين ها بود تسبيح خدا گفتند.(۲)(۳)
📚منابع :
۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۳۱
۲)الخرایج و الجرایح راوندی، ج۱، ص۲۱
۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۱۵، ص۲۷۴
...
شرح حال
«شرح حال»
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـوار دارم
دلبستهی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بیشکیب پویم، دل بیقرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بیاختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
سیدعلی خامنهای
ربیع الاول
شب اول ربیع الاول:
این شب به نام «لیله المبیت» مزین است، در این شب یک حادثه مهم تاریخی واقع شده است؛ در سال سیزدهم بعثت، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از مکه به قصد هجرت به سوی مدینه، از شهر خارج شد و در «غار ثور» پنهان گردید و امیرمؤمنان حضرت علی(علیه السلام) برای اغفال دشمنان، فداکارانه در بستر آن حضرت خوابید و مشرکان قریش که خانه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را محاصره کرده بودند، به گمان آن که ایشان در بستر آرمیده است، تا صبح منتظر ماندند و چون صبحگاهان با شمشیرهای برهنه به منزل آن حضرت هجوم بردند تا رسول اللّه(صلی الله علیه وآله) را بکشند، حضرت علی (علیه السلام) را دیدند که از آن بستر برخاست، بدین ترتیب، پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) در فرصتی مناسب خود را از چنگال مشرکان قریش نجات داد و امام علی(علیه السلام) نیز با این فداکاری، عشق، علاقه و برادری خود را نسبت به ایشان نشان داد؛ این در حالی بود که هر زمان ممکن بود کسی را که در آن بستر خوابیده بود به قتل برسانند. بنابراین آیه شریفه «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَئُوفٌ بِالْعِبادِ; (سوره بقره، آیه 207) بعضی از مردمِ (با ایمان و فداکار) جان خود را در برابر خشنودی خدا می فروشند; وخداوند نسبت به بندگان مهربان است» درحق امیرالمومنین (علیه السلام) نازل شد.سال هجرت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مبدأ تاریخ مسلمانان است وتحولی عظیم در جهان اسلام روی داد.
:)(
امیرکبیر
اربعین1403
امام حسن عسکری (علیهالسّلام) است که فرمود: «علامات المؤمن خمس، صلاة الخمسین، و زیارت الاربعین، والتختّم فی الیمین، و تعفیر الجبین، و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم»؛
نشانههای انسان مؤمن پنج تاست: پنجاه رکعت نماز روزانه (نمازهای واجب و نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن و بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.
وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۷۸، ح ۱۹۶۴۳
...
:(
مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی ره : اگر درس بخوانی و #استاد_اخلاق نداشته باشی، بر فرض آیةالله هم بشوی نَفْس تو هم ، آیةالله میشود ، آن وقت بیچاره میشوی !
زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها
🌹زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها
🌹بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
🌹السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ،عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَ مَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ،وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الراحمین
...
ساقيا جام مي ام ده که نگارنده غيب❤ نيست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
ديدي اي دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازي انگيخت
آه از آن مست که با مردم هشيار چه کرد
اشک من رنگ شفق يافت ز بي مهري يار
طالع بي شفقت بين که در اين کار چه کرد
برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
ساقيا جام مي ام ده که نگارنده غيب
نيست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
آن که پرنقش زد اين دايره مينايي
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
يار ديرينه ببينيد که با يار چه کرد
...